به گزارش شهرآرانیوز؛ وقتی که شاخصهای اقتصادی شرایط چندان مثبتی ندارد، گوشی آیفون فقط یک تلفن هوشمند نیست، بلکه به نمادی از جایگاه اجتماعی و تمایز بدل میشود؛ یک کالای تزیینی در دست کسانی که برخی از ایشان این گجت لوکس را نه فقط برای امکاناتش، بلکه برای به نمایش گذاشتن طبقه اجتماعی خود میخواهند. با ورود آیفون۱۶ و موجی که در جامعه ایران به راه انداخته، یک بار دیگر این سؤال مطرح میشود که آیا آیفون یک نیاز است یا صرفا نمادی از تفاخر اجتماعی و مصرفگرایی؟
تب آیفون در جامعه ایران، احتمالا بیشتر از اغلب جوامع غربی، ملموس است؛ بهگونهای که هر بار مدلی جدید وارد بازار میشود، موجی از واکنشها را به همراه دارد. این استقبال در حالی است که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، اما همچنان میل به خرید و استفاده از این محصول زایل نمیشود. تحقیقات نشان میدهد که تقاضای بالا برای آیفون در ایران، بیشتر به دلیل نیاز به تمایز و نمایش جایگاه مالی است که کاربران با خرید این محصول به دنبال آن هستند. این پدیده در واقع بخشی از ارزش نمادین آیفون را تشکیل میدهد که در فرهنگ مصرفی و مصرفگرایی اجتماعی دیده میشود.
گوشی آیفون، این گجت لوکس و پرحاشیه، در جامعه ایران حد و مرزهای یک سختافزار حوزه فناوری را درنوردیده و به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است که در کنار سایر محصولات فناوری، نقش منحصربهفردی در زندگی افراد ایفا میکند. اخیرا انتشار خبر رجیستر شدن آیفون۱۶ و تغییرات تعرفه آن به سرعت در فضای مجازی منتشر و با پیگیری گسترده کاربران همراه شد. واکنشهای مربوط به این خط خبری نشاندهنده آن است که گرایش عمومی به آیفون تنها به دلیل جذابیتهای فنی یا فناوری نیست، بلکه ریشه در نوعی مصرفگرایی دارد که بخش مهمی از جامعه، به خصوص جوانان، آن را پیگیری میکنند.
در کنار این علاقه عمومی، خرید آیفون با چالشهای متعددی همراه است. افرادی که قصد خرید آیفونهای جدید را دارند، باید با مشکلات مربوط به رجیستری و تعرفههای واردات روبهرو شوند. برای مثال، در جریان رجیستر شدن آیفون۱۶، ابتدا تعرفه ۹۶درصدی تعیین شد که بعدها، با شکلگیری یک مطالبه فراگیر، دولت را وادار به عقبنشینی و کاهش این تعرفه کــــــــــــــــــرد.
این روند نشاندهنده پیچیدگیها و هزینههای بالایی است که کاربران برای استفاده از این دستگاه باید متحمل شوند. با این حال، نه تنها اشتیاق افراد برای در دست گرفتن آیفون کم نمیشود، بلکه این محصول بهعنوان یک کالای «خاص» که دسترسی به آن سختتر است و در نتیجه ارزش بیشتری دارد، مورد اقبال عمومی قرار میگیرد. جالب اینکه بخش اعظمی از کاربران آیفون، برای استفاده از نرمافزارهای داخلی نیز با مشکل روبهرو هستند و حتی برخی از ایشان، نمیتوانند از نرمافزارهای بانکی بهخوبی استفاده کنند. اما این محدودیت باز هم باعث نمیشود که برخی، عطای آیفون را به لقایش ببخشند.
بررسیها نشان میدهند که آیفون برای بسیاری از افراد به عنوان نمادی از قدرت خرید تلقی میشود. از این حیث، آیفون شباهت درخور توجهی به نگهداری از حیوانات خانگی دارد. بر کسی پوشیده نیست که طی یک دهه اخیر، نگهداری حیوانات خانگی در ایران به شکل غریبی افزایش داشته و ابعاد ماجرا زمانی عجیبتر میشود که بدانیم هزینههای نگهداری یک حیوان خانگی گاهی تنه به تنه هزینههای جاری زندگی یک انسان میزند. با این همه، عدهای حاضرند برای این موضوع هزینه کنند؛ در حالی که ممکن است تمکن مالی چندانی هم نداشته باشند.
بررسی عمیقتر این موضوع از منظر روانشناسی اجتماعی، نشان میدهد که در جوامع مصرفگرا، برخی خردهنمادهای پرخرج، به عنوان موضوعی برای «ثروتمندنمایی» مورد اقبال قرار میگیرند؛ یعنی برخی افراد جامعه، در واکنش به پایین آمدن قدرت خرید خود، تلاش میکنند تا با متمرکز کردن بخشی از درآمد خود بر موضوعی که نمود بیرونی پررنگی دارد و در باور عمومی مختص طبقات بالا تلقی میشود، نوعی تغییر طبقه کاذب را به نام خود ثبت کنند.
بدین ترتیب، بخشی از اقبال مردم به آیفون در ایران، از منظر فرهنگی و روانشناختی، نوعی تمایز طبقاتی و حتی ابراز موفقیت محسوب میشود. نکته مهمتر اما، رابطه مستقیم این گرایش با مصرفگرایی و مقوله «تفاخر» است؛ به این معنا که بخشی از خرید آیفون تنها به منظور نمایش قدرت خرید و رقابت در اجتماع است، و نه لزوما نیاز به فناوری یا استفاده از ویژگیهای منحصر بهفرد آن.
شکی نیست که گوشی آیفون، از برخی جهات فنی مانند کیفیت صفحه نمایش، دستیار صوتی و نرمافزارهای اختصاصی، از طراحی قابل توجه و برجستهای بهره دارد؛ اما کارآمدی این امکانات برای کاربران ایرانی به اندازه سایر کشورهای جهان نیست و بخشی از این موضوع به محدودیتهای زیرساختی یا تحریمها در ایران بازمیگردد.
با این حال، این برتری برای کاربران ایرانی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و آنها حاضرند برای آیفون هزینههای بالاتری نسبت به برندهای مشابه پرداخت کنند. این محدودیتها، نه تنها تقاضا برای آیفون را کم نکرده، بلکه باعث شده است که ارزش نمادین و لوکس بودن آن بیشتر هم شود.
دیگر نکته قابل توجه در این زمینه، اختلاف قیمت آیفون در ایران با دیگر کشورهاست. این دستگاه در ایران به دلیل تعرفههای بالای واردات و مشکلات رجیستری، به مراتب گرانتر از قیمت جهانی آن برای مردم فاکتور میشود؛ اما چالشهای مورد بحث نتیجه معکوس دارند و عملا به افزایش تقاضا و اشتیاق برای آیفون دامن میزنند. این مسئله بیانگر نوعی وابستگی روانی و تمایل اجتماعی به داشتن این برند است که میتواند به مثابه یکی از شاخصههای فرهنگ مصرفگرایی در ایران معاصر موضوعی برای پژوهش و تحلیلهای بیشتر قرار گیرد.